هوالحکیم
قصد دارم طی یک سلسله مقالات (که فکر نکنم چندان کوتاه ومختصر باشه)چند موضوع از قرآن رو که کمتر بهش اشاره شده رو بررسی کنم.
مطمئنا اگراین مطالب رو تا آخر بخونید ،شگفت زده خواهید شد.
بخش اول رو اختصاص میدم به " کلمات "
در قرآن عبارت " کلمات " 14 بار تکرار شده...دربرخی آیات منظور از کلمات همان آیات قرآن هستند؛
وَاتْلُ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِن
کِتَابِ رَبِّکَ لَا مُبَدِّلَ لِکَلِمَاتِهِ وَلَن تَجِدَ مِن دُونِهِ
مُلْتَحَدًا
و آنچه را که از کتاب پروردگارت به تو وحى شده است بخوان کلمات او را تغییردهندهاى نیست و جز او هرگز پناهى نخواهى یافت (۲۷ کهف)
البته میشه از آیه ی بالا استنباط دیگری کرد که بعدا بهش اشاره میکنیم.
اما در بسیاری از آیات دیگری ، زمانی که عبارت " کلمات " استفاده میشه،در واقع خداوند داره از یه راز صحبت میکنه، داره غیر مستقیم به چیز دیگری اشاره میکنه.
یا بهتر بگیم : منظور از کلمه ، آیات نیستند،بلکه برخی افراد هستند.
إِذْ قَالَتِ الْمَلآئِکَةُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللّهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ وَجِیهًا فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ
[یاد کن] هنگامى [را] که فرشتگان
گفتند اى مریم خداوند تو را به کلمهاى از جانب خود که نامش
مسیح عیسى بن مریم است مژده مىدهد در حالى که [او] در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان
[درگاه خدا] است ( آل عمران ۴۵)
یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِی دِینِکُمْ وَلاَ تَقُولُواْ عَلَى اللّهِ إِلاَّ الْحَقِّ إِنَّمَا الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ رَسُولُ اللّهِ وَکَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْیَمَ وَرُوحٌ مِّنْهُ فَآمِنُواْ بِاللّهِ وَرُسُلِهِ وَلاَ تَقُولُواْ ثَلاَثَةٌ انتَهُواْ خَیْرًا لَّکُمْ إِنَّمَا اللّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَن یَکُونَ لَهُ وَلَدٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَات وَمَا فِی الأَرْضِ وَکَفَى بِاللّهِ وَکِیلًا
اى اهل کتاب در دین خود غلو مکنید و در باره خدا جز [سخن] درست مگویید مسیح عیسى بن
مریم فقط پیامبر خدا و کلمه اوست که آن را به سوى مریم افکنده و روحى از جانب اوست پس
به خدا و پیامبرانش ایمان بیاورید و نگویید [خدا] سهگانه است باز ایستید که براى شما بهتر
استخدا فقط معبودى یگانه است منزه از
آن است که براى او فرزندى باشد آنچه در آسمانها و آنچه
در زمین است از آن اوست و خداوند بس کارساز است (171 نساء)
پس مشاهده کردید که کلمات میتوانند اشاره به برخی از اولیاء الله هم باشد.
حال برویم سراغ اصل مطلب:
فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ
سپس آدم از پروردگارش کلماتى را دریافت نمود و [خدا] بر او ببخشود آرى او[ست که] توبهپذیر
مهربان است (۳۷ بقره)
وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّیَّتِی قَالَ لاَ یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ
و چون ابراهیم را پروردگارش با کلماتى بیازمود و وى آن همه را به انجام رسانید [خدا به او] فرمود
من تو را پیشواى مردم قرار دادم [ابراهیم] پرسید از دودمانم [چطور] فرمود پیمان من به بیدادگران
نمىرسد ( بقره ۱۲۴)
وَمَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِیهِ مِن رُّوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِکَلِمَاتِ رَبِّهَا وَکُتُبِهِ وَکَانَتْ مِنَ الْقَانِتِینَ
و همچنین مریم دختر عمران مثل زده که دامان خود را پاک نگاه داشت ، و ما از روح خود در او
دمیدیم ، او کلمات پروردگارش را تصدیق کرد، و از مطیعان فرمان خدا بود.(12 تحریم)
حالا بریم سراغ تفاسیر آیات بالا:
تفاسیر آیه 37 بقره:
در روایات متعددى که از طرق اهل بیت (علیهمالسلام ) وارد شده است مى خوانیم : که مقصود از کلمات تعلیم اسماء بهترین مخلوق خدا یعنى محمد و على و فاطمه و حسن و حسین (علیهماالسلام ) بوده است ، و آدم با توسل به این کلمات از درگاه خداوند تقاضاى بخشش نمود و خدا او را بخشید. (تفسیر نمونه)
در روایات بسیارى، از امامان نور (ع) نقل شده است که آدم بههنگام ندامت و بازگشت بهسوى خدا، نامهاى بزرگ و پرشکوهى را بر عرش نگریست و از حقیقت آنها پرسید. پیام آمد که: اینها نامهاى محبوبترین و برترین بندگان خداست. و این نامها عبارتند از: محمّد، على، فاطمه، حسن و حسین. و آدم پس از آموختن نام آنان و آگاهى از منزلت رفیعشان در بارگاه خدا، به آن شایستهترینها توسّل جست.(مجمع البیان)
طبق آنچه از روایات شیعه وسنى استفاده مىشود، مراد از کلماتى که آدم به وسیلهى آن توبه نمود، توسّل به بهترین خلق خدا یعنى حضرت محمّد و اهلبیت او علیه وعلیهم السلام است. چنانکه در تفسیر درّالمنثور از ابن عباس نقل شده است که آدم براى پذیرش توبهاش، خداوند را به این نامها قسم داد: «بحّق محمّد وعلىّ و فاطمة و الحسن و الحسین»(تفسیر نور)
و نیز در تفسیر جلال الدین سیوطی(اهل سنت) که با عنوان درالمنثور شناخته میشود آمده که آدم برای آنکه بخشوده شود فرمود: یا حمید به حق محمد،یا عالی به حق علی ، یا فاطر به حق بافطمه ، یا محسن به حق الحسن ، یا قدیم الاحسان به حق الحسین ، سپس خداوند او را بخشید.
تفاسیر آیه 124 بقره:
در اکثر تفاسیر چه اهل سنت و چه شیعه،نقل شده که منظور از کلمات ، امتحانی سنگین بوده که بر دوش ابراهیم (ع) گذاشته شده بوده است. اما به راستی آن امتحان چه بود؟؟؟ آیا سر بریدن اسماعیل امتحان بود؟؟؟ کوته فکری ست که تنها به ظاهر آیات توجه کنیم و خود را به اصل قضیه نرسانیم.
برای درک بهتر مفهوم این آیه باید سری به تورات بزنیم.
تورات سفر پیدایش باب 17 آیه 20 :
(در این آیه از تورات خداوند به ابراهیم وعده ی کثرت نسل را ابراهیم میدهد)
متن فارسی آیه: اما در مورد اسماعیل نیز تقاضای تو را اجابت نمودم و او را برکت خواهم داد و نسل او را چنان زیاد خواهم کرد که قوم بزرگی از او به وجود آید. دوازده امیر از میان فرزندان او برخواهند خاست
.
تصویر سند تورات رو میتونید در این لینک ببینید: لینک
در مورد 12 امیر در مقالات بعدی توضیح بیشتری میدم. بله حدستون درسته تورات هم به 12 امام ما شیعیان اشاره کرده.
اما تحلیل آیه مذکور:
قضیه اینه که خداوند (همانطور که آیه اش رو از تورات براتون آوردم) به ابراهیم(ع) وعده میده که از طریق اسماعیل نسل کثیری به وی عطا میکنه و 12 امام رو از نسل اسماعیل به وجود میاره.
در آیه 124 بقره اشاره میشه که با کلمات ابراهیم رو آزمودیم...خب همونطور که برخی از تفاسیر گفتند ، ممکنه کلمات به معنای ائمه و اهل بیت باشه...که صد البته آیه ی توراتی که ذکر کردم تصدیق کننده این ادعاست.
درتورات هم گفته شد که به ابراهیم وعده داد خداوند که آن 12 امیر(امام) رو از نسل اسماعیل به وجود بیاره...پس میشه اینطور نتیجه گرفت که خداوند با وعده ی آفرینش آن 12 امیر از نسل اسماعیل ، ابراهیم(ع) رو آزمود.
آیه قرآن میگه که: إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ----» همانا ما تو را برای مردم امام قرار دادیم.
درادامه آیه داریم: قَالَ وَمِن ذُرِّیَّتِی -------» از نسل و ذریه ام چطور؟(یعنی آیا امامت آن 12 تن در نسل من است؟)
ادامه اش میفرماید: قَالَ لاَ یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ ---» خداوند فرمود: عهد من به ظالمان نمیرسد.
نتیجه گیری اجمالی: ابراهیم(ع) بعد از پیامبری به مقام امامت رسید – امامت عهدی ست که به ظالمان نمیرسد.
میدونید که بعد از این ماجرا خداوند به ابراهیم (ع) امر فرمود که اسماعیل را به قربانگاه ببرد..بله دوستان آزمون الهی ابراهیم جایی بود که خداوند ابتدا وعده داد که امامت رو در نسل اسماعیل قرار میدم،اما بعدش فرمود که اسماعیل رو قربانی کن. (یعنی امامت در نسل اسماعیل (ع) پر............)
آیه 12 سوره تحریم هم آشکار است که اشاره به این دارد که مریم(س) کلمات الله رو تصدیق کرد. یعنی چه کسانی رو تصدیق کرد؟؟؟بله شک نکنید ائمه و اهل بیت رو... اصلا تا کلمات الله رو تصدیق نمیکرد که خداوند به او کلمه عطا نمیکرد.(همانطور که آیه اش رو در اول مقاله آوردم عیسی (ع) هم کلمه بود)
حال فهمیدید که چرا کلمات 14 بار تکرار شده در قرآن؟؟؟؟
اکنون این آیه را بخوانید و افتخار کنید که شیعه 12 امامی هستید...
وَیُحِقُّ اللّهُ الْحَقَّ بِکَلِمَاتِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ.
و خدا با کلمات خود حق را ثابت مىگرداند هر چند بزهکاران را خوش نیاید ( ۸۲ یونس)
حال میتوانید با نگاهی متفاوت یکبار دیگر آیاتی را که در آن ها از عبارت "کلمات" استفاده شده را بخوانید و از این رمزآلود سخن گفتن خداوند تعالی لذت ببرید....روایات بسیاری در مورد " کلمات الله " اشاره شده در قرآن وجود دارد،که متاسفانه در حال حاضر به آن ها دسترسی ندارم، اگر بدستشان آوردم در مقاله ای جداگانه ذکرشان میکنم.
برای سرچ در قرآن میتوانید از سایت پارس قرآن استفاده کنید.
حقیقت نامه/