حقیقت نامه

حقیقت و گل سرخ هر دو خار دارند (ضرب المثل اسپانیائی)

حقیقت نامه

حقیقت و گل سرخ هر دو خار دارند (ضرب المثل اسپانیائی)

سفیانی شناسی(2)

در بخش اول مقاله به بیوگرافی مختصر و ویژگی های ظاهری سفیانی پرداختیم و اینکه خروج وی از نشانه های اصلی ظهور است.

در این بخش به بررسی و پاسخ به چند تناقض موجود در روایات مربوط به سفیانی میپردازیم.


تناقض اول ؛ عثمان یا عبدالله ؟

از جمله ی اختلافاتی که بین احادیث مربوطه وجود دارد،نام سفیانی ست.در کتاب کمال الدین ج9 ص679 نام وی را عثمان بن عنسبه معرفی کرده اند.


از امیرالمومنین علی(ع) روایت شده که وی فرمود: سفیانی از بنی امیه است و اهل کلب میباشد. نامش عنسبة بن مرة بن کلیب بن سلمة بن عبدالله بن عبدالمقتدر بن عثمان بن معاویة بن ابی سفیان بن حرب بن بنی امیه بن عبد شمس است که شریرترین و ملعون ترین خلق خداست(فتنه ها و آشوب های آخرالزمان ص141)

علی(ع) در ادامه ی همان روایتی که در بخش قبلی بدان اشاره کردیم ،پس از اشاره به یک چشم بودن سفیانی میفرمایند: تام پلیدش عثمان بن عنبسة است و از تبار ابوسفیان است و پس از خروج تا مسجد جامع کوفه و کنار فرات پیش میرود.(بحار ج52 ص205)

اما در مقابل این روایات ،برخی نیز نام وی را عبدالله گفته اند(الفتن حدیث773 ص189) برخی دیگر از منابع اهل سنت وی را معاویة بن عتبة یا حرب بن عنبسة گفته اند(عقد الدرر ص80 و91)

چندین نام متفاوت در چندین دسته از روایات،بررسی این تناقض بد فهمی و اشتباه نویسندگان و راویان این احادیث میباشد. برخی نویسندگان و محققین و محدثین نسب سفیانی را با نام وی اشتباه گرفته اند. در روایات آمده که وی از نسل ابوسفیان است و نسبش از طریق معاویه یا عتبه به ابوسفیان میرسد. برخی از روایات به اشتباه نام وی را معاویه بن عتبه یا حرب بن عنسبة خوانده اند.

این اشتباه در منابع مهمی همچون عقدالدرر و غیبت طوسی نیز رخ داده است. شیخ طوسی سفیانی را از فرزندان عتبه بن ابوسفیان میداند(بحار ج52 ص213)(البته ممکن است که منظور شیخ طوسی این باشد که وی از نسل عتبه بن ابوسفیان است.)

موضوع دیگری که باید بررسی شود تا علت این تناقض در نام سفیانی مشخص شود مسئله ی سفیانی دروغین است:

در تاریخ بار ها پیش آمده که فردی به خاطر اهداف و نیات سیاسی خودش را سفیانی یا دجال یا یمانی و... معرفی میکند.برای مثال علی بن عبدالله بن خالد در سال 159 ه.ق ادعا کرد که همان سفیانی در روایات است.(تاریخ الاءمم و الملوک نوشته ی محمد بن حریر طبری ج7 ص25 ، الکامل فی التاریخ ج6 ص249)

همچنین در سال 294 ه.ق فرد دیگری مدعی شد که سفیانی ست(الکامل فی التاریخ ج7 ص553) و هرکدام از این افراد مدعی ،برای اثبات ادعای خود دست به شورش ها و کشتار هایی هم زدند.

همین دست مسائل باعث شد که در برخی منابع،مطالبی مشابه زیر نقل شود:

سفیانی از فرزندان خالد بن یزید است(منتخب الاثر صفحه 458)

برخی نیز به کلی روایات مربوط به سفیانی را جعلی دانسته و آن را ساخته ی خالد بن یزید دانسته اند که هدفش زمینه سازی برای حکومت پسرش عبدالله بن خالد یا علی بن عبدالله بن خالد بوده است.

ابوالفرج اصفهانی در مورد خالد بن یزید میگوید: خالد مردی عالم و شاعر بود و وی جاعل روایات سفیانی ست.(الاء دغانی نوشته ی ابوالفرج اصفهانی ج17 ص342 اپ بیروت)

مطالب یاد شده به خوبی نشان میدهد که روایات مربوط به سفیانی تا چه حد مورد سوء استفاده های سیاسی قرار گرفته است و باعث تناقضاتی در روایات نیز شده است. این سوء استفاده سیاسی همین الان هم در حال انجام شدن است:مثالش همین احمد الحسن الیمانی(لینک)

از محمد باقر (ع) نقل شده که فرمود: سفیانی از فرزندان خالد بن یزید بن ابوسفیان است(نسخه خطی ابن حماد ص75)

مشهور نزد اهل سنت این است که وی نامش عبدالله است و در روایتی در منابع شیعه هم نامش عبدالله ذکر شده است(بحار ج52 ص208) اما قول معروف این است که نامش عثمان است.

آنچه مهم است شناخت و آگاهی نسبت به تفکر و اقدامات سفیانی ست نه نام وی ،چرا که ممکن است وی فرد مشخصی نباشد.

عبدالله بن منصور روایت کرده که از حضرت صادق(ع) پردسیدم: نام سفیانی چیست؟ فرمود: تو با اسم وی چکار داری ؟ هرگاه وی دمشق و حمص و فلسطین و اردن و قنسرین را تصرف کرد شما در این هنگام منتظر فرج باشید(زندگانی 14 معصوم ص585)


تناقض دوم : یزید بن ابوسفیان یا معاویة بن ابوسفیان !

تا حدودی به این تناقض در لابه لای بررسی تناقض قبلی پرداخته شد. آن چه که مسلم است این است که سفیانی از تبار ابوسفیان است،شاید علت نام گذاری اش نیز همین باشد : سفیانی -----» ابوسفیان


امیرالمومنین علی(ع) در نامه ای خطاب به معاویه میفرماید: مردی از فرزندان تو که شوم و ملعون است و احمق و خشن و وارونه قلب و سنگدل است و خداوند مهربانی و رحمت را از قلبش برداشته ، گویا او را میبینم و اگر بخواهم نام و صفتش و اینکه چند سال سن دارد را ذکر کنم ،خواهم توانست. او لشگری به مدینه میفرستد ،آنان وارد شهر میشوند و کشتار و فواحش را در آنجا از حد میگذرانند.

مردی از فرزندانم که پاک و منزه است و زمین را پر از عدل و داد میکند پس از اینکه پر از ظلم و جور شده باشد،از دست او فرار میکند. من نام او را و اینکه در آن روز چه سنی دارد و علامت او را میدانم. او از فرزندان پسرم حسین است که پسرت یزید او را خواهد کشت و اوست که برای خون پدرش قیام خواهد کرد. او به مکه فرار میکند صاحب آن تفکر مردی از فرزندانم را که پاک و نیکو کار است در کنار سنگ های زیتون (!) میکشد سپس لشکر را به سوی مکه حرکت میدهد. من نام امیر آنان و عده شان و نام خوشان و علامت اسب هایشان را میدانم. آنگاه وارد سرزمین بیداء میشوند و مستقر گردیدند،خداوند آنان را در زمین فرو میبرد.(اشاره به خسف بیداء)(اسرار آل محمد ص 446)


امام صادق(ع) در روایتی میفرماید: ما و اولاد ابوسفیان دو خاندان هستیم که به خاطر خدا با یکدیگر دشمنیم.ما گفتیم خداوند راست گفت و آنان گفتند خداوند دروغ گفت.ابوسفیان با پیامبر خدا به جنگ برخاست و فرزندش معاویه به جنگ با علی(ع) و یزید به جنگ با حسین(ع) و سفیانی نیز به جنگ با قائم(عج) برمیخیزد.(بحار جلد 52 ص190)

مشخصا وی از نسل ابوسفیان است و این تناقض و اختلاف که از یزید بن ابوسفیان به وی میرسد یا از معاویه بن ابوسفیان تفاوتی در اصل قضیه ندارد،کما اینکه این موضوع با توجه به نامکه امیرالمومنین علی(ع) به معاویه قابل حل است.


تناقض سوم ؛ یک سفیانی یا چند سفیانی؟!

در کتاب عصر ظهور بدین مسئله اشاره شده که در روایات موجود در منابع شیعه و سنی سخن از یک سفیانی به میان است،اما در برخی از روایات همچون نسخه خطی ابن حماد و غیر آن سخن از دو یا سه سفیانی در میان است،گرچه در این منابع ملاک سفیانی دوم و سوم است اما همین تعدد افراد شاید نشان دهنده ی این باشد که سفیانی فرد مشخصی نیست بلکه یک جریان یا جنبش است.(به نسخه خطی ابن حماد ص78 رجوع کنید) پس این موضوع که یک یا چند سفیانی در روایات بحث شده،با این فرض قابل توجیح است.


تناقض چهارم؛مدت حکومت

در مورد مدت حکومت سفیانی پس از تصرف 5 شهر مذکور نیز اختلاف وجود دارد،برخی 15 ماه،برخی 9 ماه و برخی 8 ماه را ذکر کرده اند.

در غیبت نعمانی ترجمه فهری ص358 آمده که سفیانی به اندازه دوران حاملگی یک زن(9ماه) حکومت میکند و نیز در غیبت طوسی ص452 ، 9 ماه را ذکر میکند. الفتن ص188 و 467 مدتی متفاوت را متذکر میشود.

در روایتی نیز از عبدالله بن منصور نقل شده که حضرت صادق(ع) فرمودند: وی بیش از 8 ماه حکومت نخواهد کرد(زندگانی 14 معصوم ص585)

البته قول معروف طبق احادیث متعدد 9 ماه است و باقی روایات به نظر نادرست می آیند.

 

مطالب تا حد امکان به صورت مختصر و مفید بیان شدند اگر برخی از مباحث ناکافی بود یا نیاز به بررسی بیشتر داشت،در قسمت نظرات اشاره فرمایید.

پایان بخش دوم/

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد