حقیقت نامه

حقیقت و گل سرخ هر دو خار دارند (ضرب المثل اسپانیائی)

حقیقت نامه

حقیقت و گل سرخ هر دو خار دارند (ضرب المثل اسپانیائی)

روشنفکران ماسون زده

از عصر قاجار به این سو که روشنفکری به ایران آمد تعاریف خاص خود را نیز با خود آورد. میرزا ملکم خان ارمنی که از نظر برخی شبه روشنفکران غرب زده اولین روشنفکر ایرانی ست قصد داشت اسلام را با برداشت ها و تلقی های غربی ادیت و ویرایش کند،وی که اولین فراموشخانه های دوران قاجار را تاسیس کرده است،بار ها مورد ستایش خود روشنفکر پنداران اصلاح طلب کشورمان قرار گرفته است.
این خود روشنفکر پنداران که به دادن تز های عجیب و غریب معروف اند تا همین چند سال پیش هم در کشور راست راست راه می رفتند و از امثال میرزا ملک خان ارمنی و محمد علی فروغی که از ماسون های معروف عصر خود هستند تعریف و تمجید میکنند سعید حجاریان ،رامین جهانبگلو ،فاطمه حقیقت جو ،محمد رضا تاجیک و اکبر گنجی از جمله ی این افراد خود روشنفکر پندار هستند که برخی شان مانند حجاریان در ایران هستند و هرچند وقت یکبار حال و هوای دیکتاتوری میکنند و میگویند: باید تمهیداتی اندیشیده شود که دولت بتواند مجلس را منحل کند. برخی نیز مانند گنجی به خارج کشور متواری شدند و امروز در تریبون دشمنان ایران مینشینند و میگویند: امام زمانی وجود ندارد و این توهم شیعیان است و برخی نیز مانند جهانبگلو در زندان به سر میبرند.

به عقیده ی این افراد که تماما اصلاح طلبند،روشن فکر کسی ست که خود را از محدودیت های دین و مذهب برهاند و دل در گروی ارزش های غربی مانند دموکراسی و جامعه ی مدنی و آزادی و حقیق بشر و... داشته باشند.
رامین جهانبگلو یکی از همین افراد است که تعاریف عجیبی از روشنفکری دارد.
وی میگوید: روحانی هم میتواند روشنفکر باشد،اما بایستی دید که بینش خداشناسی و اندیشه روشنفکری او تا چه حد مانع یکدیگر میشوند و با هم اصطکاک پیدا میکنند. مشکل اصلی آن است که یک روشن فکر مدام در پی جستجوی حقیقت است،اما بینش مذهبی یک روحانی سبب میشود که ادعا کند حقیقت را شناخته و به آن رسیده است. این در حالی ست که روشنفکر ،حقیقت مطلقی را برای همیشه نمیپذیرد،بلکه درست در مقابل آن بینش قرار میگیرد. از این جهت بهتر است یک روحانی روشنفکر بخشی از اعتقاد های خود را برای برجسته کردن بخش های دیگر(مانند تفکر روشنفکری) کنار بگذارد.
(رامین جهانبگلو / روشنفکران و دموکراسی ، گفتگو با محمد تقی قزلسفلی / روزنامه عصر آزادگان،دور جدید،سوم آبان 1378 ، شماره 15)
پیام فضلی نژاد در کتاب شوالیه های ناتوی فرهنگی مینویسد:
در ساختار اندیشه رامین جهانبگلو،هرگونه اعتقاد،به مثابه پدیده ای ضد روشنفکری ظهور میکند،اعتقاد نقطه ی آغازین اصطکاک است،اما این ساختار ملحدانه هم،سخت پارادوکسیکال است. وی میگوید: یک روشنفکر مدام در پی جستجوی حقیقت است و از سویی دیگر بر این باور است که روشنفکر حقیقت مطلقی را برای همیشه نمیپذیرد. اول اینکه وقتی حقیقتی وجود ندارد و همه ی حقایق فانی اند و نباید برای همیشه پذیرفته شوند ، روشنفکر در جستجوی کدام حقیقت است؟ اساسا برای چه روشنفکر در جستجو است؟
 دوم این که،مگر مریض است که یک عمر به در و دیوار ،برای کشف امری بزند که فنا شدنی ست و فنای آن ، همه ی کوشش های روشنفکر را هم نابود میکند؟
سوم اینکه چگونه ممکن است ما در جستجوی حقیقتی باشیم و با حصول به آن ،انکارش کنیم؟ این که بیشتر به یک عصیان حیوانی شبیه است تا رهیافتی بر آمده از عقل انسانی؟
(شوالیه های ناتوی فرهنگی / پیامبر فضلی نژاد ص 92 - 94)

از نگاه شبه روشن فکران اصلاح طلب ، هیچ فرد مقید و پایبند به مذهب و ارزش های دینی و فرهنگی نمیتواند روشنفکر باشد! از نظر امثال رامین جهانبگلو روشنفکر دینی عنوانی مضحک است چرا که تنها در صورتی میتوان روشنفکر بود که اعتقادات و ارزش های مذهبی و دینی و به طور کلی ارزش های الهی را به پای ارزش های انسانی از قبیل ،آزادی ،دموکراسی،جامعه مدنی و حقوق بشر و ... ذبح کرد و آنان را کنار گذاشت.
به همین دلیل از نظر روشنفکران سکولار که کوته فکری شان نمود بیشتری دارد از دیگر ویژگی هایشان،یک انسان اصول گرا که مقید و پایبند به یک سری اصول و ارزش هاست هیچ گاه نمیتواند روشنفکر باشد.
اما بر عکس یک اصلاح طلب چون دائما خواستار اصلاح است چه اصلاح فرهنگ و چه اصلاح دین و چه اصلاح ارزش های این دو و چون مقید به هیچ ارزش ثابتی نیست با تکیه بر ارزش های غربی و ماسونی میتواند یک روشنفکر سکولار باشد،روشنفکری که از نظر ما بچه حزب اللهی ها،کوته فکری ست ماسون زده و غرب گرا...

رامین جهانبگلو میگوید:در میزگرد و مناظره ای که یک روزنامه دانمارکی بین من و آقای علوی تبار گذاشته بود،مجری مراسم سوالات خیلی جالب و ریزی از من و علوی تبار کرد. سوالات مجری این ها بود: آیا با همجنس بازی موافقید؟ این حق را به دخترتان میدهید که شبی با مردی بیگانه سر کند؟ آیا موافق حقوق اقلیت هایی همچون بهایی ها و ... هستید؟ پاسخ علوی تبار به این سوالات منفی بود و من آنجا به علوی تبار گفتم که شماها دروغ میگویید که اصلاح طلب هستید. نمیشود با حقوق اقلیت ها مخالف باشید و ادعای اصلاح طلبی و روشنفکری هم بکنید.
رامین جهانبگلو / هیچ وقت طرفدار اصلاح طلبان نبودم / سایت اطلاعات نت /9 مرداد 1384 از :
http://ettelaat.net/06-05/news.asp?id:13873

از نظر رامین جهانبگلو کسی که نتواند بپذیرد که دخترش با مردی غریبه شبی را به سر برد روشنفکر نیست!!!!
اگر کسی حقوق بهایی های صهیونیست را که از هیچ کاری برای ضربه زدن به اسلام ناب محمدی دریغ نمیکنند،به رسمیت نشناسد نمیتوان او را اصلاح طلب و روشنفکر نامید.
آوردن عبارات اصلاح طلب و روشنفکر در کنار هم نشان دهنده ی این است که از نظر جهانبگلو اصلاح طلبان واقعی روشن فکر اند. البته واقعی در تعریف جهانبگلو که همان اصلاح طلب آمریکایی مد نظر است.

والسلام/

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد