حقیقت نامه

حقیقت و گل سرخ هر دو خار دارند (ضرب المثل اسپانیائی)

حقیقت نامه

حقیقت و گل سرخ هر دو خار دارند (ضرب المثل اسپانیائی)

ترور نافرجام رسول الله

از جمله افتخارات صحابه نماهای پیامبر اسلام(ص) که برای همیشه در کارنامه درخشان آنان باقی میماند ، توطئه برای ترور پیامبر می باشد.

بله شاید تعجب کنید اما این موضوع مستند است و شکی در آن نیست.

در این پست به بررسی این موضوع میپردازیم....

بیهقى(اهل سنت) در دلائل النبوة از عروه روایت کرده که او گفت: هنگامى که رسول اللَّه(ص) با مسلمین از تبوک مراجعت می کرد و در راه مدینه به مسیر خود ادامه می‌داد، گروهى از اصحاب وی اجتماعى کردند، و تصمیم گرفتند که آن جناب را در یکى از گردنه‏ هاى بین راه به طور مخفیانه از بین ببرند، و در نظر داشتند که با آن حضرت از راه عقبه حرکت کنند. 

پیغمبر اکرم (ص) از این تصمیم خائنانه مطلع شد و فرمود: هر کس میل دارد از راه بیابان برود ؛ زیرا که آن راه وسیع است و جمعیت به آسانى از آن می گذرد، حضرت رسول (ص) هم از راه عقبه که منطقه کوهستانى بود به راه خود ادامه داد، اما آن چند نفر که اراده قتل پیغمبر را داشتند براى این کار مهیا شدند، و صورت هاى خود را پوشانیدند و جلو راه را گرفتند.

پیامبر امر فرمود، حذیفة بن یمان و عمار بن یاسر در خدمتش باشند، و به عمار فرمود: مهار شتر را بگیرد و حذیفه هم او را سوق دهد، در این هنگام که راه می‌رفتند ناگهان صداى دویدن آن جماعت را شنیدند، که از پشت سر حرکت می‌کنند و آنان حضرت رسول را در میان گرفتند(محاصره اش کردند) و در نظر داشتند قصد شوم خود را عملى کنند.

پیغمبر اکرم (ص) از این جهت به غضب آمد، و به حذیفه امر کرد که آن جماعت منافق را از آن جناب دور کند، حذیفه به طرف آن ها حمله کرد و با عصائى که در دست داشت، بر صورت مرکب‏هاى آنها زد و خود آنها را هم مضروب کرد، و آنها را شناخت، پس از این جریان خداوند آنها را مرعوب نمود و آنها فهمیدند که حذیفه آنان را شناخته و مکرشان آشکار شده است، و با شتاب و عجله خودشان را به مسلمین رسانیدند و در میان آنها داخل شدند.

بعد از رفتن آنها حذیفه خدمت حضرت رسول رسید، و پیغمبر فرمود: حرکت کنید، و با شتاب از عقبه خارج شدند، و منتظر بودند تا مردم برسند، پیغمبر اکرم فرمود: اى حذیفه شما این افراد را شناختید ؟ عرض کرد: مرکب فلان و فلان را شناختم، و چون شب تاریک بود، و آن‏ها هم صورت‏هاى خود را پوشیده بودند، از تشخیص آنها عاجز شدم.

حضرت فرمود: فهمیدید که اینها چه قصدى داشتند و در نظر داشتند چه عملى انجام دهند ؟ گفتند: مقصود آنان را ندانستیم، گفت: این جماعت در نظر گرفته بودند از تاریکى شب استفاده کنند و مرا از کوه بزیر اندازند، عرض کردند:یا رسول اللَّه ! امر کنید تا مردم گردن آنها را بزنند، فرمود: من دوست ندارم مردم بگویند که محمد اصحاب خود را متهم می‌کند و آنها را می‌کشد، سپس رسول خدا آن‌ها را معرفی کرد و فرمود: شما این موضوع را ندیده بگیرید و ابراز نکنید.


دلائل نبوة جلد 4 صفحه ی 256 و 257 و نیز الدر المنثور،  ج 4، ص 243

اسناد:

و




اسامی 12 صحابه ای که قصد اینکار را داشتند چندان مشخص نیست اما "ابن حزم اندلسی" از بزرگان اهل سنت در کتاب المحلی جلد 11 صفحه 224 مینویسد که ((( ابوبکر، عمر، عثمان، طلحه، سعد بن أبی وقاص ؛ قصد کشتن پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم ) را داشتند و می‌خواستند آن حضرت را از گردنه‌ای در تبوک به پایین پرتاب کنند.)))

سند:

البته وی طی یک بررسی اجمالی و غیر کارشناسانه سند این حدیث رو رد میکنه چرا که در رجال این سند فردی به نام ولید بن عبد الله بن جمیع وجود دارد...ابن حزم،ولید را کذاب خوانده و لذا این موضوع را رد میکند.

اما مشکل بسیار بزرگ این است که مسلم در صحیح خود از ولید بن عبدالله بن جمیع در دو جا روایت نقل کرده!!!!

اگر وی کذاب و دروغ گو است چرا در صحیح مسلم از وی حدیث و روایت نقل شده؟ اگر مسلم در تشخیص رجال صادق و مورد اعتماد دچار اشتباه شده پس دیگر نمیتوان گفت صحیح مسلم!!!! اگر هم نه پس استدلال جناب ابن حزم اندلسی در رد این موضوع که ابوبکر و عمر و عثمان و طلحه و سعد قصد ترور پیامبر را کرده بودند ، روی هواست و این موضوع صحیح است.

مسلم نیشابوری در سورس های زیر از ولید روایت نقل کرده:

جلد 5، ص 177 ذیل باب الوفاء بالعهد  ،،،،  ج8، ص 123 در کتاب صفات المنافقین و احکامهم


قرآن در مورد این منافقان صحابه نما میفرماید:

یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ جَاهِدِ الْکُفَّارَ وَالْمُنَافِقِینَ وَاغْلُظْ عَلَیْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ

اى پیامبر با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگیر و جایگاهشان دوزخ است و چه بد سرانجامى است (73 توبه)

یَحْلِفُونَ بِاللّهِ مَا قَالُواْ وَلَقَدْ قَالُواْ کَلِمَةَ الْکُفْرِ وَکَفَرُواْ بَعْدَ إِسْلاَمِهِمْ وَهَمُّواْ بِمَا لَمْ یَنَالُواْ وَمَا نَقَمُواْ إِلاَّ أَنْ أَغْنَاهُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ مِن فَضْلِهِ فَإِن یَتُوبُواْ یَکُ خَیْرًا لَّهُمْ وَإِن یَتَوَلَّوْا یُعَذِّبْهُمُ اللّهُ عَذَابًا أَلِیمًا فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ فِی الأَرْضِ مِن وَلِیٍّ وَلاَ نَصِیرٍ

به نام خدا سوگند یاد می‌کنند که چیز بدى نگفتند (چنان نیست) آنان سخنان کفرآمیز بر زبان آوردند و بعد از اسلام آوردن، کافر شدند و تصمیماتى اتخاذ کردند که موفق به انجام آنها نشدند.آن ها به جاى آن که در برابر نعمت و ثروتى که به فضل و بخشش خدا و پیامبرش نصیب آنها شده، سپاسگزار باشند، در مقام کینه و دشمنى بر آمدند، با اینحال اگر توبه کنند براى آنها بسیار بهتر است و اگر نافرمانى کنند، خدا آنها را در دنیا و آخرت به عذابى بس دردناک مجازات خواهند کرد و در روى زمین هیچ دوست و یاورى براى آنان نخواهد بود.(74 توبه)


این هایند خلفای امت اسلامی؟؟ این ها کجا و علی کجا؟...


پابان/

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد