چندی پیش آقای یونسی؛معاون رئیس جمهور در امور اقلیت ها در شیراز مطالبی را بیان فرمودند که البته واکنش برخی صاحب نظران از جمله آقای عبدالله شهبازی را هم به همراه داشت.
بحث پیرامون نماد شیر و خورشید و کورش و یهودیان آزاده شده و حکومت بنی اسرائیل(!!!) ایشان تقریبا نشان داد که ایشان اطلاعات تاریخی ناقص و ضعیفی دارند.
روز بعد از سخنرانی ایشان به تبع کنجکاوی همیشگی ام متن این سخنرانی را در پیدا کرده و مطالعه نمودم.
ایشان در بخشی از سخنرانی خود گفتند:یهودیان ساکن در ایران از خلط مبحث یهودیت و صهیونیزم رنج برده و میبرند. این دو موضوع از هم جداست. بسیاری از یهودیان ضد صهیونیزم اند و حتی امروز حکومت بنی اسرائیل هم در نسل جدید به آنچه نسل جوان ایران درباره همزیستی و اصلاح طلبی میگوید نزدیک شده است.
عجیب آنکه در همین چند جمله ایشان چه شاهکار ها که نکردند...
کنار هم قرار گرفتن سه عبارت یهودیت ، صهیونیزم و بنی اسرائیل آن هم با این نسبت بی سابقه بوده است.
تا آنجا که ما میدانیم یهودیت و صهیونیزم از هم جدا نیستند بلکه این یهود و بنی اسرائیل اند که دو مفهوم متمایزند.
در واقع اگر بخواهیم تفکیکی بین این ها قائل شویم باید بهودیت و صهیونیزم را در یک جبهه و بنی اسرائیل را در جبهه ای دیگر قرار دهیم نه آن که یهودیت را از صهیونیزم جدا کنیم و حکومت صهیونیستی اسرائیل را حکومت بنی اسرائیل بنامیم!
***
عبدالله شهبازی میگوید:
بنی اسرائیل به 12 سبط تقسیم شدند که سبط یهودا که امروزه به نژادشان یهودی گفته میشود تنها یک سبط آن بود.دین موسی(ع) یهودیت نیست و این غلطی رایج است .سبط یهودا پیامبر نداشت ، و دین موسی(ع) ربطی به یهود ندارد. کلیمیان معتقدند که موسی از سبط لاوی بود نه یهودا.
***
البته در قرآن به اهل کتاب یهودی و نصارا گفته میشود.
مفهوم بنی اسرائیل در قرآن به معنای تمامی 12 سبط است و وقتی قرآن از یهود نام میبرد در واقع اشاره به سبط منحرفه ی یهودا میکند که آنان هم دین موسی(ع) را (در ظاهر) داشتند.
تقریبا اکثر آیات مربوط به یهود در قرآن یا لعن نفرین خداوند بر آنان است ، یا تذکر خداوند به مومنان برای دوری جستن از آنان و یا بیان ویژگی های منفی آنان مانند جاه طلبی ، دنیا دوستی و گمراهی شان...
برای مثال به آیات زیر توجه کنید:
امر خداوند بر عدم دوستی مومنان به اسلام با یهود و نصارا:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْیَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِیَاء بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ وَمَن یَتَوَلَّهُم مِّنکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ﴿51 مانده﴾
اى کسانى که ایمان آوردهاید یهود و نصارى را دوستان [خود] مگیرید [که] بعضى از آنان دوستان بعضى دیگرند و هر کس از شما آنها را به دوستى گیرد از آنان خواهد بود آرى خدا گروه ستمگران را راه نمىنماید.
لعن و نفرین خداوند بر یهود به سبب اعتقاداتشان در مورد خداوند:
وَقَالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَلُعِنُواْ بِمَا قَالُواْ بَلْ یَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ یُنفِقُ کَیْفَ یَشَاءُ وَلَیَزِیدَنَّ کَثِیرًا مِّنْهُم مَّا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ طُغْیَانًا وَکُفْرًا وَأَلْقَیْنَا بَیْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاء إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ کُلَّمَا أَوْقَدُواْ نَارًا لِّلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللّهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الأَرْضِ فَسَادًا وَاللّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ ﴿ مائده 64﴾
و یهود گفتند دستخدا بسته است دستهاى خودشان بسته باد و به [سزاى ] آنچه گفتند از رحمتخدا دور شوند بلکه هر دو دست او گشاده است هر گونه بخواهد مىبخشد و قطعا آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو فرود آمده بر طغیان و کفر بسیارى از ایشان خواهد افزود و تا روز قیامت میانشان دشمنى و کینه افکندیم هر بار که آتشى براى پیکار برافروختند خدا آن را خاموش ساخت و در زمین براى فساد مىکوشند و خدا مفسدان را دوست نمىدارد.
اشاره خداوند به این که دشمنترین افراد نسبت به مومنان یهودیان اند:
لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِینَ آمَنُواْ الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُواْ وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَّوَدَّةً لِّلَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ قَالُوَاْ إِنَّا نَصَارَى ذَلِکَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لاَ یَسْتَکْبِرُونَ ﴿82 مائده﴾
مسلما یهودیان و کسانى را که شرک ورزیدهاند دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان خواهى یافت و قطعا کسانى را که گفتند ما نصرانى هستیم نزدیکترین مردم در دوستى با مؤمنان خواهى یافت زیرا برخى از آنان دانشمندان و رهبانانىاند که تکبر نمىورزند.
بیان اعتقادات یهودیت تحریفی و نفرین خداوند بر آنان:
وَقَالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللّهِ وَقَالَتْ النَّصَارَى الْمَسِیحُ ابْنُ اللّهِ ذَلِکَ قَوْلُهُم بِأَفْوَاهِهِمْ یُضَاهِؤُونَ قَوْلَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللّهُ أَنَّى یُؤْفَکُونَ ﴿30 توبه﴾
و یهود گفتند عز یر پسر خداست و نصارى گفتند مسیح پسر خداست این سخنى است [باطل] که به زبان مىآورند و به گفتار کسانى که پیش از این کافر شدهاند شباهت دارد خدا آنان را بکشد چگونه [از حق] بازگردانده مىشوند.
رد اعتقادات یهود در مورد کتاب خدا(تورات):
وَمِنْهُمْ أُمِّیُّونَ لاَ یَعْلَمُونَ الْکِتَابَ إِلاَّ أَمَانِیَّ وَإِنْ هُمْ إِلاَّ یَظُنُّونَ ﴿بقره 78﴾
و [بعضى] از آنان بىسوادانى هستند که کتاب [خدا] را جز خیالات خامى نمىدانند و فقط گمان مىبرند
اشاره به این که آنان منتظر پیامبر آخرالزملن بودند و وقتی دیدند از آنان نیست به او کافر شدند:
وَلَمَّا جَاءهُمْ کِتَابٌ مِّنْ عِندِ اللّهِ مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ وَکَانُواْ مِن قَبْلُ یَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِینَ کَفَرُواْ فَلَمَّا جَاءهُم مَّا عَرَفُواْ کَفَرُواْ بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّه عَلَى الْکَافِرِینَ ﴿89 بقره﴾
و هنگامى که از جانب خداوند کتابى که مؤید آنچه نزد آنان است برایشان آمد و از دیرباز [در انتظارش] بر کسانى که کافر شده بودند پیروزى مىجستند ولى همین که آنچه [که اوصافش] را مىشناختند برایشان آمد انکارش کردند پس لعنتخدا بر کافران باد.
اشاره به اینکه آنان شرک ورزیدند و این که هر کدام آرزوی عمری طولانی دارند:
وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَیَاةٍ وَمِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُواْ یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَن یُعَمَّرَ وَاللّهُ بَصِیرٌ بِمَا یَعْمَلُونَ ﴿96 بقره﴾
و آنان را مسلما آزمندترین مردم به زندگى و [حتى حریصتر] از کسانى که شرک مىورزند خواهى یافت هر یک از ایشان آرزو دارد که کاش هزار سال عمر کند با آنکه اگر چنین عمرى هم به او داده شود وى را از عذاب دور نتواند داشت و خدا بر آنچه مىکنند بیناست
اشاره به پیامبر کشی آنان:
وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ آمِنُواْ بِمَا أَنزَلَ اللّهُ قَالُواْ نُؤْمِنُ بِمَا أُنزِلَ عَلَیْنَا وَیَکْفُرونَ بِمَا وَرَاءهُ وَهُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَهُمْ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنبِیَاءَ اللّهِ مِن قَبْلُ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ ﴿ بقره 91)
و چون به آنان گفته شود به آنچه خدا نازل کرده ایمان آورید مىگویند ما به آنچه بر [پیامبر] خودمان نازل شده ایمان مىآوریم و غیر آن را با آنکه [کاملا] حق و مؤید همان چیزى است که با آنان است انکار مىکنند بگو اگر مؤمن بودید پس چرا پیش از این پیامبران خدا را مىکشتید .
بیان اعتقادات آنان در مورد عذاب آخرت و رد آن:
وَقَالُواْ لَن تَمَسَّنَا النَّارُ إِلاَّ أَیَّامًا مَّعْدُودَةً قُلْ أَتَّخَذْتُمْ عِندَ اللّهِ عَهْدًا فَلَن یُخْلِفَ اللّهُ عَهْدَهُ أَمْ تَقُولُونَ عَلَى اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ ﴿بقره 80﴾
و گفتند جز روزهایى چند هرگز آتش به ما نخواهد رسید بگو مگر پیمانى از خدا گرفتهاید که خدا پیمان خود را هرگز خلاف نخواهد کرد یا آنچه را نمىدانید به دروغ به خدا نسبت مىدهید
بیان اعتقادات آنان در مورد بهشت و رد آن:
وَقَالُواْ لَن یَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلاَّ مَن کَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْکَ أَمَانِیُّهُمْ قُلْ هَاتُواْ بُرْهَانَکُمْ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ ﴿111 بقره﴾
و گفتند هرگز کسى به بهشت درنیاید مگر آنکه یهودى یا ترسا باشد این آرزوهاى [واهى] ایشان است بگو اگر راست مىگویید دلیل خود را بیاورید
تکفیر گری یهودیان و مسیحیان نسبت به هم:
وَقَالَتِ الْیَهُودُ لَیْسَتِ النَّصَارَى عَلَىَ شَیْءٍ وَقَالَتِ النَّصَارَى لَیْسَتِ الْیَهُودُ عَلَى شَیْءٍ وَهُمْ یَتْلُونَ الْکِتَابَ کَذَلِکَ قَالَ الَّذِینَ لاَ یَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ فَاللّهُ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِیمَا کَانُواْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ ﴿بقره 113﴾
و یهودیان گفتند ترسایان بر حق نیستند و ترسایان گفتند یهودیان بر حق نیستند با آنکه آنان کتاب [آسمانى] را مىخوانند افراد نادان نیز [سخنى] همانند گفته ایشان گفتند پس خداوند روز رستاخیز در آنچه با هم اختلاف مىکردند میان آنان داورى خواهد کرد
رد اعتقادات آنان مبنی بر اینکه آنان اولیاء خداوند هستند:
وَقَالَتِ الْیَهُودُ وَالنَّصَارَى نَحْنُ أَبْنَاء اللّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ قُلْ فَلِمَ یُعَذِّبُکُم بِذُنُوبِکُم بَلْ أَنتُم بَشَرٌ مِّمَّنْ خَلَقَ یَغْفِرُ لِمَن یَشَاءُ وَیُعَذِّبُ مَن یَشَاءُ وَلِلّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا وَإِلَیْهِ الْمَصِیرُ ﴿مائده 18﴾
و یهودان و ترسایان گفتند ما پسران خدا و دوستان او هستیم بگو پس چرا شما را به [کیفر] گناهانتان عذاب مىکند دنه] بلکه شما [هم] بشرید از جمله کسانى که آفریده است هر که را بخواهد مىآمرزد و هر که را بخواهد عذاب مىکند و فرمانروایى آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو مىباشد از آن خداست و بازگشت [همه] به سوى اوست
اشاره به تحریف گری یهود:
مِّنَ الَّذِینَ هَادُواْ یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَیَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَیْنَا وَاسْمَعْ غَیْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَیًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِی الدِّینِ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانظُرْنَا لَکَانَ خَیْرًا لَّهُمْ وَأَقْوَمَ وَلَکِن لَّعَنَهُمُ اللّهُ بِکُفْرِهِمْ فَلاَ یُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلِیلًا ﴿نساء 46﴾
برخى از آنان که یهودىاند کلمات را از جاهاى خود برمىگردانند و با پیچانیدن زبان خود و به قصد طعنه زدن در دین [اسلام با درآمیختن عبرى به عربى] مىگویند شنیدیم و نافرمانى کردیم و بشنو [که کاش] ناشنوا گردى و [نیز از روى استهزا مىگویند] راعنا [که در عربى یعنى به ما التفات کن ولى در عبرى یعنى خبیث ما] و اگر آنان مىگفتند شنیدیم و فرمان بردیم و بشنو و به ما بنگر قطعا براى آنان بهتر و درستتر بود ولى خدا آنان را به علت کفرشان لعنت کرد در نتیجه جز [گروهى] اندک ایمان نمىآورند
و ده ها بلکه صد ها آیه ی دیگر با همین مضامین که ان شاالله در مطلبی دیگر ( یهود شناسی) به آنان می پردازیم.
تا اینجا تقریبا میتوان گفت که یهودیت دین نیست بلکه نژادی ست که متعلق به سبط یهوداست. دین موسی(ع) هم مختص سبط یهودا نبوده و این دین برای تمام بنی اسرائیل بوده ، پس نمیتوان گفت که یهودیت همان دین موسی(ع) است ، بلکه یهودیان افرادی بودند که به دین موسی(ع) ایمان ورده بودند هرچند که اعتقادات آنان خیلی زود منحرف شد.
برخی پژوهشگران میگویند که چه بسا صهیونیزم امروزی ریشه ی فکری اش از اعتقادات انحرافی یهودیان برگرفته شده است ، و با توجه به نتیجه گیزی ما در این مطلب میتوان گفت که صهیونیزم هیچ ربطی به دین موسی(ع) ندارد و این ایدئولوژی یک فکر مسموم است که منحرفان سبط یهودا آن را سبب شده اند.
پس نه تنها صهیونیزم و یهودیت دو موضوع متمایز و جدا از هم نیست بلکه در واقعه یکی ست و از یک جبهه است.
اما بخش دوم سخنان آقای یونسی اشاره به حکومت بنی اسرائیل دارد!!!
آیا آقای یونسی معتقدند بنی اسرائیل امروز در فلسطین حکومت تشکیل داده؟ یعنی نمایندگانی از تمام 12 سبط ؟؟؟ اگر این طور باشد باید بپذیریم که تمام 12 سبط بنی اسرائیل انحراف فکری و عقیدتی داشته اند که کارشان به صهیونیزم کشیده؟!!
خیر ، در اسرائیل تنها یهودیان که یک دوازدهم بنی اسرائیل اند حکومت صهیونیستی راه انداخته اند ، پس درست نیست اگر بگوییم آن حکومت ، حکومت بنی اسرائیل است ، درست نیست کلیمیان ساکن ایران را نادیده بگیریم و آنان را از بنی اسرائیل ندانیم.
آقای یونسی یکی از وظایفی که دارند تلاش جهت وحدت و نزدیک کردن مذاهب و ادیان ساکن ایران با هم و جلب رضایت آنان است، اما با این وضع گویا توفیقی حاصل نخواهد شد...
و اما جمله ی آخر آقای یونسی در متن مورد نظر ما:
و حتی امروز حکومت بنی اسرائیل هم در نسل جدید به آنچه نسل جوان ایران درباره همزیستی و اصلاح طلبی میگوید نزدیک شده است.
نسل جدید حکومت به اصطلاح بنی اسرائیل به اصلاح طلبی و همزیستی(!!!) مورد نظر نسل جوان ایران نزدیک شده است؟؟؟!!!
یعنی نسل جدید و جوان اسرائیل با نسل جدید و جوان ایران میتوانند با هم همزیستی داشته باشند؟ صهیونیست در کنار شیعه؟
با چه معادله ای به این موضوع رسیدید آقای یونسی؟ آیا یکبار حوادث منتهی به ظهور و پس از ظهور را در روایات بررسی کرده اید؟ آیا از توطئه های صهیونیست ها علیه اسلام و تشیع و علیه ایرانیان خبر دارید؟
به راستی ما به کجا چنین شتابان می رویم؟
والسلام /